اشعار سید حسین شهرستانی

  • متولد:

شوق حضور، پیرهن گل دریده است / سید حسین شهرستانی

شوق حضور، پیرهن گل دریده است
عالم نگارخانه ی رنگ پریده است

باد بهار لاله برآورده از زمین
یا از عبور ما به زمین خون چکیده است؟

دریا به شور وحشت خود موج می زند
یا اضطراب ماست که موج آفریده است

مستوره ی وجود به بوی لقای ما
عریان میان کوه و بیابان دویده است

جز ما در این ستمکده ی ابتلا کجاست
آن کس که بار هستی خود را کشیده است

تصدیق این گزاره سرِ دار می کند
تحقیق این قضیه گلوی بریده است

دیدی مرا که جامه ی یوسف کشیده ام
یوسف نگر که جامه ی صبرم دریده است

 
10 0